Monday, June 13, 2011

دومین سالگرد کوتای 22 خرداد

راهپیمایی دیروز بسیار خوب برگزار شد، در زیر به نکات مثبت آن اشاره میکنم:

1-      مسیر انتخابی ولیعصر ونک بسیار عالی بود هم راه فرار بسیار دارد و هم قابل انسداد نمی باشد.
2-      ساعت انتخابی با توجه به فصل تابستان بسیار خوب بود.
3-      انتخاب پیاده روها بسیار هوشمندانه بود، هم تعداد مردم چشمگیرتر نشان داده میشد و هم امکان تردد وسایل نقلیه و نظاره کردن مردم توسط آنها باعث نوعی دلگرمی شد.
4-      در سکوت برگزار شدن مراسم نیز امکان سوئ استفاده از عناصر خودسر را گرفت و همچنین حساسیت نظام را پایین آورد.

امیدواریم که برای آینده بهتر و جلب اعتماد بیشتر مردم، شورای هماهنگی راه سبز هرچه زوردتر اعضای خود را معرفی کند و همچنین امکان تعامل و گفتگو با سایر گروه های اپوزسیون را برآورده سازد.


Thursday, May 26, 2011

پا ورقی


داشتم یورونیوز میدیدم به صورت زنده، نتانیاهو در کنگره آمریکا سخنرانی داشت.
نکته جالب این بودکه بارها همه از جایگاهشون بلند شدند و برای او دست زدند، این قضیه برام بسیار عجیب و جالب بود.
اتفاقات جالبی برای اسرائیل در حال وقوع است، همسایگانش یکسره در حال تغییر رژیم هستند و از طرفی اوباما فشار فزاینده ای برای پیشبرد روند صلح به دولت یهود وارد میکند. فلسطینیان هم که ظاهرا اختلافات را کنار گذاشته اند. آینده خاورمیانه باید جالب باشد.


کماکان انتقادها و حمایتها از سخنان خاتمی وجود دارد. ولی نمیدانم چرا منتقدان راه حل جایگزینی ارائه نمیدهند.


تقریبا چیزی به سالگرد کودتای 22 خرداد 88 باقی نمانده است، جنبش سبز چه دستاوردی داشته است؟

به نظرم مهمتر این است که نظام چه فرصتهایی را از دست داده است و آیا راه بازگشتی را خواهد یافت ؟

Thursday, May 19, 2011

راه کار خاتمی





چرا به خاتمی چنان می تازید، مگر هنوز او را نشناختید
خاتمی نجیب است، او اهل مماشات است و مشی او مبتنی بر اخلاق و عملگرایی در سیاست است.  بعد از سخنان خاتمی درباره بخشش حکومت از طرف ملت، خیلیها شروع به انتقاد کردند. قافل از اینکه سیاست ورزی یعنی بازکردن کم هزینه ترین راه در بدترین شرایط.
برای امثال من که در ایران بزرگ شده اند هنوز شیرین تر از دوران ریاست جمهوری او تجربه نشده است(گر چه از دو سال آخر ترک وطن کردم)  این راه و روش خاتمی است و راهکار او نیز مشخص است. آیا راه حل عملی دیگری در این شرایط سراغ دارید.

در سخنرانی اخیر خاتمی انتقادات بسیار جدی متوجه حکومت شده است، و راه حلی هم ارائه شده است.


خرداد امسال 1390 وارد دومین سالگرد شروع جنبش سبز میشویم. سیاست ورزان خارج از کشور با فضای آزادی که در اختیار داشتند چه کار توانستند انجام دهند. تا کنون حتی یک کنگره هم در همبستگی تمامی گروههای اپوزیسیون خارج از کشور توسط سبزها که ادعای تکثر دارند برگزار نشده است. در مصاحبه اخیر واحدی مشاور کروبی مشخص شد که حتی از نزدیکان کروبی  یک نفر هم در شورای هماهنگی راه سبز وجود ندارد. این پرسش جدی است که اصلا شورای هماهنگی راه سبز، توانایی پر کردن خلا در بند بودن رهبران جنبش (موسوی و کروبی) را دارد. کما اینکه این ظرفیت را در خاتمی میتوان دید.

خوب  قبل از راهکار خاتمی راهکار شمایان نیز مطرح شد مانند " سه شنبه های اعتراضی"  یا" تحریم همیشگی انتخابات" آیا از مردم توقع دارید در ایران بنشینند و فقط به گفته های شما (گروه های خارج از کشور) گوش جان بسپارند و با طناب امیرارجمند یا شورای نا معلوم راه سبز به درون خیابانها بیایند. خیلی از مردم به دنبال راه حلهای عملی و کم هزینه هستند.
مطمئن باشید خاتمی خون سهرابها ونداها را فراموش نکرده است ولی مسلما تنها راه حل برای داشتن ایرانی آزاد کشته شدن و باتوم خوردن  نیست.

Thursday, March 24, 2011

فیلم اخراجیهای شماره فلان

متاسفانه با حمایتهای دولتی که از فیلم اخراجیهای شماره فلان می شود این فیلم در ایام نوروز در حال اکران است.
از همه دوستان، خصوصا آنهایی که خود را در جنبش آزادی خواهی سبز به صورتی شریک می دانند و طرفدار آزادی و عدالت هستند درخواست میکنم که از دیدن این فیلم در سینماهای کشور خودداری کنند.
فکر میکنم لازم به ذکر دلیل نباشد، شاید فکر کنید ده نمکی از عناصر انصار حزب الله است که بعد از 2 خرداد 1376 متحول شد و به هنر روی آورد اما ده نمکی واقعی این است :
به‌گفته دانشجویان ده‌نمکی به همراه دیگر اعضای انصار حزب الله معروف به لباس شخصی‌ها یا گروه فشار) از عاملان وقایع ۱۸ تیر ۱۳۷۸ (حمله به خوابگاه دانشجویان است.
خانواده عزت ابراهیم نژاد، دانشجویی که در جرایانات کوی دانشگاه کشته شد، مدعی آن اند که ده‌نمکی و مهدی صفری‌تبار پسر امام جمعه اسلامشهر در قتل پسرشان دست داشته اند و خطاب به ده‌نمکی می گویند:
"در ۱۸ تیر ۱۳۷۸، عزت را شبانه و تک و تنها به گوشه‌ای کشاندی و با ضربات چاقو، زنجیر خودت و دوستانت عزت را از پا درآوردی و در نهایت با تیر خلاص مهدی صفری تبار پسر امام جمعه اسلامشهر (فرمانده سپاه) که در شقیقه و چشم چپ عزت وارد کرد او را از پای در آوردید..."
وی جزو معدود افرادی بود که علناً طی مصاحبه‌ای(منبع مشخص نیست) کشتن روشنفکران در جریان قتلهای زنجیره‌ای قتلهایی که توسط وزارت اطلاعات در دوران خاتمی روی داد را مورد حمایت قرار داد:
"حذف معاندین، جزو برنامه نظام‌های مختلف دنیاست که از راه‌های گوناگون صورت می‌گیرد. در مورد افرادی که نامشان در پرونده قتل‌های زنجیره‌ای مطرح است (متهمان) نیزـ به دور از گرایشهای سیاسی ـ باید گفت به وظایف قانونی خود یعنی حذف معاندین عمل کرده‌اند. در یک سیستم، همان طور که عده‌ای مشغول جمع‌آوری اطلاعات هستند، عده دیگری هم مأمور حذف دشمنان می‌باشند و معمولا از دسته دوم که زحماتشان بیشتر از سایرین است، کمتر تقدیر و تشکر می‌شود."
برگرفته از ویکیپدیا

و این هم نقل قولی از بازیگر مطرح سینما پرویز پرستویی که مثل بعضیها نون به نرخ روز خور نیست:
" جای چماق ده‌نمکی برسر جوانان ما هنوز باقی مانده است و به همین خاطر تا به حال پیشنهادات بازی دراخراجی‌ها را رد کرده است."
برگرفته از سایت آفتاب نیوز

حالا به نظرشما فیلم این آدم رو باید پول داد و در سینما دید تا دوباره ادعا کند که بهترین فیلم تاریخ سینمای ایران و پر فروشترین فیلم را ساخته است و پولش به باتوم تبدیل شود و بر سر آزادیخواهان ایران زمین فرود آید.
این فیلم اگر هم فیلم با محتوایی بود من حاضر به دیدنش نبودم. کما اینکه به گفته یکی از مدعوین در برنامه نقد فیلم که از رادیو فرهنگ پخش میشد و فیلم را در جشنواره فیلم فجر دیده بود، این فیلم رسما به شعور مخاطب توهین میکند. 
امیدوارم که ملت فهیم ایران برای فرهنگ ارزش بیشتری قائل شوند و هر کالایی را به عنوان کالای فرهنگی نپذیرند.

امید آن داریم که جایگاه فرهنگ به افرادیکه شایسته آن هستند مانند جعفر پناهی که با حکم دادگاه فرمایشی خانه نشین شده است بازگردد.

Wednesday, March 23, 2011

وضعیت مسلمانان

يک روزنامه نگار مسلمان پاکستانی - بنام آقای فاروق سليم - در مقاله ای که در روزنامه " News International " انتشار يافت ؛ واپس ماندگی تاريخی مسلمانان جهان را مورد بررسی قرار داد و با نشان دادن وضعيت دردناک جوامع مسلمان و فاصله وحشتناک مسلمانان با جهان پيشرفته ؛علل عقب ماندگی تاريخی مسلمانان را بر شمرد .
او می نويسد : مسلمانان ؛ بيست و دو در صد جمعيت جهان را تشکيل ميدهند ؛ اما کمتر از پنج در صد توليد نا خالص ملی جهان به حساب آنها گذارده ميشود .
توليد ناخالص ملی 57 کشور مسلمان جهان ؛ رويهمرفته زير سه تريليون دلار است در حاليکه امريکا به تنهايی کالای خدماتی ای به ارزش ده تريليون و چهار صد ميليارد دلار عرضه ميکند .
توليد نا خالص ملی چين معادل پنج تريليون و هفتصد ميليارد دلار ؛ ژاپن 5/3 تريليون دلار ؛ و کشوری مانند هند معادل سه تريليون دلار بر آورد شده است .
سازمان ملل متحد ميگويد : نيمی از زن های عرب مسلمان بيسواد هستند و از هر پنج نفر مسلمان جهان دستکم يک نفر با کمتر از روزی دو دلار زندگی ميکند
- پانزده در صد از نيروی کار کشور های مسلمان بيکارند که اين تعداد در ايران به 25 در صد ميرسد .پيش بينی ميشود که تعداد بيکاران مسلمان تا سال15 20 ميلادی دو برابر شود .
- نرخ رشد سرانه در آمد طی بيست سال گذشته در کشور های مسلمان فقط نيم در صد در سال بوده است .
- فقير ترين کشور های جهان شامل اتيوپی ؛ سير لانکا ؛ سييرا لئون ؛ افغانستان ؛ کامبوج ؛ سومالی ؛ نيجريه ؛ پاکستان ؛ و موزامبيک است .
دستکم ؛ شش کشور از فقير ترين کشور های جهان ؛ کشور هايی هستند که مسلمان اند .
- در مجموع ؛ برای يک ميليارد و چهار صد ميليون نفر مسلمان در 57 کشور اسلامی ؛ کمتر از ششصد دانشگاه وجود دارد ؛ در حاليکه هند به تنهايی دارای هشتهزار و چهارصد و هفت دانشگاه و ايالات متحده امريکا دارای پنجهزار و 785 دانشگاه است.
- طی 105 سال گذشته ؛ از ميان يک ميليارد و چهار صد ميليون مسلمان جهان ؛ تنها هشت مسلمان موفق به دريافت جايزه نوبل شده اند ؛ در حاليکه از چهارده ميليون يهودی جهان ؛ تاکنون 167 نفر جايزه نوبل برده اند .
ريشه اين واپس ماندگی تاريخی را در کجا بايد جستجو کرد ؟؟
آيا دادن شعار های تو خالی ؛ آنهم در چنين وضعيت وحشتناکی ؛ و سخن گفتن از قدرت اسلام !!و ادعای رهبری جهان !! ؛ بيش از هر زمان ديگر ؛ ياوه و پوچ و مسخره نيست ؟؟؟
ز منجنيق فلک سنگ فتنه ميبارد
تو ابلهانه گريزی به آبگينه حصار ؟؟

*این نوشته برگرفته از وب لاگ  گیله مرد  می باشد.                                                                                          

Tuesday, February 15, 2011

25 بهمن از نزدیک

مردم زیاد بودند راستش به شمارش کاری ندارم ولی تمامی
پیاده روها و راه های بی.آر.تی مملو از آدم بود، همه می دانستند برای چه آمده اند.ساکت بودند اما آرام نبودند.


اما بسیج، این لشکر مخلص خدا نهایت قساوت را به خرج میداد.
با موتور در پیاده رو به پشت پای عابرین میزدند.
نیروی انتظامی مردم را به پیاده روها هدایت میکرد و بسیجیها با صورتهای پوشیده با اربده و باتوم از آنها استقبال میکردند.


بسیجی را دیدم که با موتور به مردم حمله میکرد. نیروی انتظامی در خیابان ولی عصر و انقلاب بیشتر نظاره گر بود.
باورم نمیشد این همه از این راهپیمایی استقبال شود آن هم بعد از گذشت بیش از یک سال.

در خیابان فلسطین همه یک صدا مرگ بر دیکتاتور میگفتند و الله اکبر البته بعضی از
 نقاط شهر شعارها رنگ و بوی دیگری داشت


مبارک، بن علی، حالا نوبت سید علی


مرگ بر اصل ولایت فقیه










Friday, February 04, 2011

رامسس خواب ندارد



شاید بعد از حوادث تونس، خیلیها تحلیل میکردند که مصر بعدی خواهد بود زیرا که از جهات اجتماعی جامعه ای شبیه تونس دارد. اما هیچ کس این سرعت را برای تحولات مصر پیش بینی نمیکرد.
مصر مانند تونس کم اهمیت نیست، به قولی سنگ ترازوی خاورمیانه است به دلیل هم مرزی با اسرائیل و هم پیمان بودن با آمریکا در صلح خاورمیانه کشوری تاثیر گذار در منطقه می باشد.
اتفاقات مصر را باید از دو زاویه دنبال کرد:
از نگاه بین المللی، مبارک امیدی به حمایت جهانی ندارد و غرب نیز اطمینان حاصل کرده است که اتفاقی مانند جمهوری اسلامی در مصر نخواهد افتاد.
از نگاه داخلی، طبقه متوسط مصر از رفتن مبارک بیم دارند. سالها است مبارک با اسلام حراسی کاذب خودکامگی را در آن کشور گسترش داده است. اصولا مبارک از اخوان المسلمین به عنوان برگ برنده ای برای کنترل احزاب و گروها و به سلطه کشیدن جامعه مصر استفاده کرده بود و اینک دیگر این بازی کارایی خود را از دست داده است.
اما باید یک نکته را در نظر گرفت، مبارک میراث دار جمال عبدالاناصر است و این گروه از افسران وطن پرست و میهن دوست هستند هر چند روش حکومت آنها دیکتاتوری است. بنابراین نمی توان توقع داشت که مبارک با خفت و خاری مانند بن علی از مصر بگریزد . از این دیدگاه بزرگترین اشتباه نامگذاری امروز به نام جمعه وداع است زیرا که اگر مبارک کوتاه نیامد تکلیف روشن نیست.
باید زودتر به دولت مصر از طرف سیاسیون داخلی و خارجی فشار آورد تا مبارک طی یک حرکت نمادین استعفا دهد ولی در مقامی تشریفاتی بماند تا به صورت محترمانه ای قدرت منتقل شود.
شاید یک بیماری مصلحتی برای کناره گیری از قدرت برای مبارک بهترین راه باشد ، مصر دوباره آرام بگیرد و رامسس بیاساید.